جوان آنلاین: در سالهای اخیر، صنعت انیمیشن در ایران با رشدی قابلتوجه همراه بوده است. رشدی که نهتنها در افزایش تولیدات و بهبود کیفیت فنی نمود یافته، بلکه نگاه جامعه سینمایی را نسبت به این ژانر تغییر داده است. دیگر انیمیشن صرفاً وسیلهای برای سرگرمی کودکان نیست، بلکه به ابزاری برای بیان روایتهای عمیق، دغدغههای فرهنگی و حتی نقدهای اجتماعی بدل شده است.
در این میان، گفتوگو با صاحبنظرانی که از نزدیک این تحولات را رصد کردهاند، اهمیت ویژهای دارد. محمد جلیلوند، منتقد سینما، در گفتوگو با خبرنگار ما، نگاهی جامع به روند پیشرفت انیمیشن در ایران داشته و با نگاهی دقیق به نقاط قوت و ضعف این حوزه، به ویژه انیمیشن سینمایی «رؤیاشهر»، از چالشهای بنیادینی همچون فیلمنامهنویسی، شخصیتپردازی و انتخاب صداپیشهها سخن گفته است.
در این مصاحبه، جلیلوند با زبانی صریح و تحلیلی از ضعفهای ساختاری انیمیشنهای ایرانی پرده برمیدارد، و در عین حال، بر ظرفیتهای موجود و لزوم نگاه حرفهایتر به این هنر تأکید میکند. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگویی صریح با یکی از منتقدان آگاه به مسائل درونی سینمای ایران است. گفتوگویی که میتواند مسیری تازه برای بازاندیشی در آینده انیمیشن ایرانی ترسیم کند.
محمد جلیلوند، منتقد سینما، در گفتوگو با خبرنگار ما بیان کرد: صنعت انیمیشن در ایران طی چند سال اخیر روند روبهرشدی را تجربه کرده است که جایگاه آن نسبت به ۲۰سال پیش بسیار متفاوت شده است. اگر دو دهه پیش انیمیشن سینمایی جایگاه خاصی در سبد تولیدات سینمایی ایران نداشت و عمدتاً به صورت پراکنده و با هزینههای شخصی ساخته میشد، حالا این صنعت به شکل سازمانیافتهتر و با سرمایهگذاریهای بهتر در حال توسعه است.
وی در ادامه افزود: امروز انیمیشنهای سینمایی در ایران نه تنها در اکرانهای داخلی حضور دارند، بلکه به تدریج به سوی بازار جهانی نیز حرکت میکنند. وی ادامه داد: انیمیشنهایی مانند «پسر دلفینی» نمونهای از این تحولات هستند که توانستهاند، بازار داخلی را جذب کنند و نگاه جهانی هم به آنها معطوف شده است.
این منتقد در ادامه اظهار کرد: حضور کودکان و نوجوانان به عنوان بخش قابل توجهی از مخاطبان سینمای ایران است. در جهان نیز انیمیشنها به یکی از پرسودترین بخشهای صنعت سینما تبدیل شدهاند. به طوری که برخی انیمیشنهای سینمایی فروش میلیارددلاری داشتهاند. این نشاندهنده ظرفیت بسیار بالای بازار انیمیشن است که خوشبختانه ایران نیز در چند سال اخیر این ظرفیت را بهتر شناخته است.
جلیلوند به انیمیشن «رؤیاشهر» به عنوان نمونهای اشاره کرد که به شکل هوشمندانهای نه فقط مخاطب کودک و نوجوان را هدف گرفته بلکه با زیرمتنهایی مناسب بزرگسالان نیز ساخته شده است.
وی توضیح داد: این انیمیشن تلاش کرده تا پیامهایش را به شکلی زیرپوستی به مخاطب کمسنوسال منتقل کند و در عین حال برای بزرگسالان هم لایههایی از معنا داشته باشد.
جلیلوند با اشاره به برخی مشکلات مهم در مسیر رشد صنعت انیمیشن در ایران، اشاره کرد: یکی از چالشهای اساسی در تولید انیمیشنهای بلند، خلق شخصیتهای قهرمانی است که مخاطب بتواند با آنها همذاتپنداری کند. این اصل غیرقابلانکار است و متأسفانه در برخی آثار مانند «رؤیاشهر» به این موضوع به اندازه کافی پرداخته نشده است. وی افزود: اگر فیلمنامه قویتر و شخصیتپردازی جذابتری داشتیم، قطعاً این انیمیشن میتوانست متفاوتتر و تأثیرگذارتر باشد.
این منتقد عنوان کرد: از دیگر مشکلاتی که در انیمیشن «رؤیاشهر» وجود داشت، مسئله دوبله و انتخاب صداپیشهها بود. دوبله در برخی موارد با اغراقهایی همراه است که ممکن است از حس واقعی شخصیتها بکاهد.
وی ادامه داد: هرچند دوبلورهای بسیار خوبی در ایران داریم، ولی گاهی انتخابها و نحوه اجرا، کمی اغراقآمیز و دور از فضای طبیعی شخصیتهاست.
محمد جلیلوند، تأکید کرد یکی از بزرگترین چالشهای صنعت انیمیشن ایران، موضوع فیلمنامهنویسی است.
وی بیان کرد: متأسفانه هنوز در ایران این تصور اشتباه وجود دارد که صرفاً مهارتهای نرمافزاری و طراحی گرافیکی کافی است تا یک انیمیشن ساخته شود. اما تجربه جهانی نشان میدهد در کشورهای پیشرفته مانند امریکا، تیمهای تخصصی متشکل از مشاوران فیلمنامه، کارگردانان و دیگر متخصصان در کنار هم کار میکنند تا داستانهای جذاب و ساختارمند خلق کنند.
جلیلوند با اشاره به سختیهای نگارش فیلمنامه انیمیشن ادامه داد: نوشتن فیلمنامه برای انیمیشن به مراتب سختتر است، چون مخاطب آن متنوع است و باید همزمان با کودکان و بزرگسالان ارتباط برقرار کند. به همین دلیل بسیاری از فیلمنامهنویسان بزرگ دنیا ترجیح میدهند در حوزههای کمدی یا ملودرام بنویسند و کمتر سمت انیمیشن میروند.
وی افزود: مثلاً انیمیشنهای بزرگسالانهای که در سالهای اخیر ساخته شدهاند، توانستهاند مخاطب گستردهتری جذب کنند و این نشان میدهد، انیمیشن فقط محدود به کودکان نیست. جلیلوند در ادامه درباره وضعیت فعلی صنعت انیمیشن ایران گفت: با وجود تزریق نیروهای جوان و مستعد، زیر ۲۵سال و پیشرفتهای فنی قابل توجه، هنوز کمبود اصلی ما در بخش فیلمنامهنویسی است. پیشنهاد من این است که شوراهای تخصصی فیلمنامهنویسی انیمیشن شکل بگیرند و نویسندگان آشنا به این حوزه به صورت تیمی روی پروژهها کار کنند.
وی همچنین به موضوع محتوا در انیمیشنها اشاره کرد و گفت: گاهی در تولیدات ما به سمت محتوازدگی میرویم، یعنی بیش از حد پیاممحور و مستقیم عمل میکنیم و این باعث میشود فرم اثر ضعیف شود. انیمیشن «رؤیاشهر» هم از این نظر تا حدی دچار این مشکل شده و پیامها میتوانستند به شکلی ظریفتر در داستان جا بیفتند.
جلیلوند در پایان گفت: امیدوارم با رفع این چالشها، انیمیشن سینمایی ایران روزبهروز بهتر شود و مخاطب کودک و نوجوان بتواند فیلمهایی مناسب و باکیفیت برای دیدن داشته باشد. این یک خلأ بزرگ در سینمای ما بود که خوشبختانه در حال پر شدن است.